آن که نخواهد آبرویش بریزد ، از جدال بپرهیزد . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----42136---
بازدید امروز: ----18-----
بازدید دیروز: ----0-----
جستجو:
کلینی - ثقلین
 
 
  • درباره من
    کلینی - ثقلین
    سید رضا مؤدب
    از سال 1354 به شهر مقدس قم براى تحصیل به حوزه علمیه مسافرت نمودم و تا دوسال در مدرسه علمیه حضرت آیت الله گلپایگانى به مقدمات پرداختم در سال 1356 به مدرسه رسالت تحصیل منتقل شدم و دروس سطح یک و دو حوزه را در آنجا سپرى نمودم و از سال 1360 تا 1370 در حوزه علمیه به ادامه تحصیل پرداختم درس مکاسب و کفایه را از محضر استادان گرانقدر حضرت آیه الله علوى گرگانى و حضرت آیات وجدانى فخر، پایانى، ستوده استفاده کردم ودر درس خارج حضرات آیات فاضل لنکرانى، مکارم شیرازى، علوى گرگانى شرکت نمودم و یکدوره فقه و اصول را سپرى کردم. از سال در69به مرکز تربیت مدرس قم مشغول به تحصیل شدم و همزمان در دانشگاه تهران تدریس دروس معارف را آغاز نمودم که تا سال 1378 در دانشکده هاى فنى و مهندسى، علوم، ادبیات، حقوق و ... ادامه داشته است و همزمان در دانشکده الهیات دانشگاه تهران از سال 1372 در مقطع دکترى ادامه تحصیل داده در سال 1376 فارغ التحصیل در گرایش علوم قرآن و حدیث شدم و از 1376 عضو هیئت علمى دانشگاه قم در آمدم و تا کنون عضو هیئت علمى رسمى دانشگاه هستم. در دانشگاه اصفهان تدریس معارف و در دانشکده علوم قرآنى و حدیث و دانشکده شهید محلاتى سپاه تدریس داشته ام. در دانشگاه قم در موضوعات علوم قرآن و حدیث چندین جزوه علمى تهیه نموده ام. در دانشگاه و دیگر محافل علمى چندین کنفرانس علمى در موضوعات قرآنى ارائه کرده ام در مرکز تفسیر براى طلاب حوزه و در مرکز جهانى علوم اسلامى براى طلاب خارجى تدریس داشته و دارم پایان نامه هاى متعددى در دانشگاه قم و مؤسسه امام خمینى سرپرستى نموده ام چندین کتاب و اثر پژوهشى فراهم آورده ام که در آثار پژوهشى آمده و اکنون نیر در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، عضو حلقه کارشناسى مقاله هاى آن مرکز هستم در رادیو معارف و ... مباحثى علمى در موضوعات قرآنى داشته ام. کتب: ‏ 1. نزول قرآن و رؤیاى هفت حرف/ 1378 / دفتر تبلیغات اسلامى قم 2. علم الحدیث / 1378 / احسن الحدیث 3. مفردات قرآن/ 1378 / احسن الحدیث 4. اعجاز قرآن/ 1379 / احسن الحدیث 5. روشهاى تفسیر قران/چاپ اول 1380 /چاپ دوم با ویرایش جدید ۱۳۸۵ / دانشگاه قم 6. علم الدرایه تطبیقى/ 1382 / مرکز جهانى علوم اسلامى 7. درسنامه درایه الحدیث / 1383 / مرکز جهانى علوم اسلامى 8. کتاب تاریخ حدیث/ 138۴ / مرکز جهانى علوم اسلا
  • لوگوی وبلاگ
    کلینی - ثقلین

  • مطالب بایگانی شده
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • کلینی
    نویسنده: سید رضا مؤدب سه شنبه 87/2/31 ساعت 5:31 صبح

    بزرگداشت کلینی
    حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید رضا مودب
    حمید رضا یونسی
    ثقه الاسلام کلینی، رئیس المحدثین و یکی از شخصت های جهان اسلام به ویژه تشیع است که در حدود قرن سوم متولد شده است و از نظر گروهی از مورخان سال 255 ولادت یافته و در سال 328 اوایل قرن 4 از دنیا رفت. بخشی از دوران امام حسن عسکری(ع) را درک کرده، خاستگاه کلینی از نظر برخی شهر ری بوده و مدتی را نیز در قم به سر برده است. اولین موضوعی که برای عالمان جهان بسیار مهم است کتاب «الکافی» است که در عرصه شخصیت کلینی می درخشد. کلینی که حدود 75 سال عمر کرده است در حدود 45 سالگی به بعد به نظر می رسد که شروع به نوشتن کتاب کافی کرده است او کتاب های دیگری مانند «مصائب الائمه»، «تعبیر الرویا» و... نیز دارد. در هر صورت مهم ترین اثری که را او جزو جهره های درخشان بین شیعیان قرار داده است، کتاب گران قدر الکافی است.
    او علاوه بر این که محدث بوده، فقیه نیز بوده در دوران خودش مرجع شیعیان نیز بوده است. عالمانی چون شیخ طوسی او را عالمی گران قدر معرفی کرده اند. نجاشی نیز که یکی از تراجم است او را چهره شاخص و از اصحاب در ری و موثق ترین افراد در حدیث دانسته است. از بزرگانی که ایشان را ستوده اند علامه محمدباقر مجلسی است که می گوید: حق این است که در میان علمای ما مانند کلینی یافت نمی شود هر کس در کتابش تأمل کند می فهمد که خداوند متعال بر او نظر داشته است.
    شخصیت دیگری که او را ستوده است شیخ عباس قمی است که می گوید: او پیشوای مومنین، انسانی بزرگ و مورج مذهب در ایام غیبت می باشد. علاوه بر محدثان شیعه گروهی از اهل سنت نیز او را ستوده اند و او را صاحب کتاب بزرگی می دانند از جمله ابن حجر که می گوید: کلینی از عالمان بزرگ شیعه در دوران مختلف است و او کسی است که مورج مذهب امامیه است. در خصوص دانش مرحوم کلینی و علم و شخصیت او صحبت های فراوانی است که نشان دهنده علم او در فقه و دانش های دیگر است. آن چه که مهم تر است ستایشی است که در مورد کتاب او شده است.
    در واقع کلینی بهترین اثری که دارد کتاب بزرگ الکافی است. شیخ مفید که از عالمان بزرگ است می گوید کافی از بزرگترین کتاب ها و پر فایده ترین کتب شیعه است. شهید اول نیز در این باره می فرماید: کتابی هم پای کافی در حدیث نوشته نشده است. صدر المتألهین که از شارحان کتاب کافی است کتاب او را کتابی مهم دانسته است که در بیان حقایق اهل بیت(ع) نوشته شده است. مرحوم فیض کاشانی نیز کتاب او را کامل ترین و جامع ترین کتابی می داند که در حوزه جمع آوری احادیث نوشته شده است.
     علامه محمد باقر مجلسی نیز که از محدثین بزرگوار است کتاب او را ضابط ترین، جامع ترین و برترین کتاب در مذهب امامیه دانسته است. به عبارتی دیگر همه علمایی که این کتاب را مورد مطالعه قرار داده اند کتاب او را تأیید کرده اند. به نظر می رسد آن چه که به این کتاب ارزش داده است جامعیت نسبی در این کتاب است. این کتاب تمام روایاتی را که در حوزه اصول و فروع است بیان کرده است.
    کتاب کافی مشتمل بر چند بخش است؟
    کتاب کافی مشتمل بر سه بخش است که به جامعیت کتاب بسیار کمک کرده است؛ بخش اول که در باب اعتقادات است از کتاب عقل و جهل شروع شده و در ادامه کتاب فضل العلم، توحید، حجت، ایمان و الکفر، کتاب الدعا،‌کتاب الفضل القرآن و کتاب العشره می باشد. عناوین یاد شده دربر گیرنده مسائل مفید اعتقادی فکری و اندیشه ای است که هر شیعه در اصول اعنقادی به آن احتیاج دارد و این مسائل در کتاب اصول آمده است. کلینی در این بخش سعی نموده است روایاتی را که در خصوص اعتقادات است بیاورد که از خداشناسی آغاز می شود.
    از دیگر ویژگی های جامعیت این کتاب بخش فروع این کتاب است که مفصل ترین بخش کتاب الکافی است. فروع این کتاب از کتاب الطهاره شروع شده کتاب الصلوه و کتب دیگر را در بر می گیرد که در رابطه با مسائل فقهی است و آخرین بخش این کتاب با عنوان روضه است که در بر گیرنده تعداد احادیثی است که برخی اخلاقی تاریخی و برخی در حوزه های تحصیلی می  باشد. مر حوم کلینی در گردآوری کتاب سعی کرده است همه نیازهای جامعه خود را مورد توجه قرار دهد.
    چرا بخش اعظم کتاب او فروع است؟
    چون در دوران کلینی بیشترین نیاز، مسائل فقهی بوده است، بخش اعظم این کتاب را  به کتاب فروع اختصاص داده است. البته قبل از مباحث فقهی، مباحث اعتقادی که اصلی ترین و مهم ترین مباحث هستند مورد توجه کلینی بوده است .
    ویژگی دومی که این کتاب و به تبع شخصیت او را مورد توجه قرار داده است تنظیم و ترتیب روایاتی است که چه در بخش اصول و فروع و چه در بخش روضه آمده است به ویژه در بخش فروع بیشتر روایات را بگونه ای چیده است که نشان می دهد ایشان سعی کرده است در بخش هر حدیث روایاتی که صحیح تر و کامل تر است در آغاز بیاورد و روایاتی که احتمالا از رتبه و اعتبار کمی برخوردار بوده برچیده شود؛ یعنی در هر بابی که مراجعه کنندگان به آن مراجعه خواهند کرد بهترین و صحیح ترین روایات در آن باب را می بینند . به همین جهت است که میزان صحت روایاتی که در آغاز آمده است بیشتر مورد توجه دیگران است.       
    نکته دیگری که در چینش روایات و نظم کلی دارد، آن است که در آغاز مباحث عقل و جهل را مورد بررسی قرار می دهد و سپس مباحث توحید و بعد از آن به مسائل دیگر می پردازد. این نوع چینش مورد توجه دیگران بوده است و خود او در کتاب فضیلت علم می گوید: نخستین بابی را که با آن کتابم را شروع می کنم، کتاب عقل و فضیلت علم است. در ادامه بیان می کند: زیرا عقل محوری است که مدار همه چیز بر اوست و به کمک عقل باید احتجاج کرد و او را زیر پایه همه مباحث فکری می دانم. با این که کتاب او روایی است اما نخست روایاتی که در خصوص خردورزی است را بیان می کند. این برخاسته از اندیشه ای است که ایشان در روایات دارد و بگونه ای برخاسته از روایاتی است که در آن به تدبر و تفکر ، اندیشه و خردورزی تآکید شده است .
    ویژگی دیگری که کتاب کلینی را در رتبه بسیار مناسبی قرار داده است رعایت سند ها و نوشتن معانی و محتوا و پرهیز از نقل معنا در عبارات است. کلینی سعی کرده است سند روایات را کامل بیاورد و متنی که از معصوم(ع) نقل می کند به صورت کامل باشد و با حداقل تغییر الفاظ باشد به همین جهت در آغاز هر روایت آن روایت را به معصوم(ع) نسبت می دهد و مثلا می گوید: قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) که این نشان می دهد ایشان سعی کرده است روایاتی را که نقل می کند از نظر نص و متن کامل باشد و تغییری در آن ها روی ندهد به همین جهت می توان گفت کتاب کافی که بعدها جزو کتب اربعه شمرده شده است از کتاب هایی است که عالمان به متن و سند آن توجه فراوانی کرده اند.
    کلینی حدود شانزده هزار روایت در سه بخش کتاب خود؛ یعنی اصول، فروع و روضه گردآورده است که از نظر کلینی تمام روایات آن صحیح می باشد؛ زیرا کلینی تعداد روایاتی را که جمع کرده در طول بیست سال در سفرها و با تلاش های فراوان سعی کرده است از اصلی ترین منابع گردآوری کند و آن ها را از بین روایاتی که دارای رتبه بالایی نبوده تهیه کند. بدین جهت کلینی برای جمع آوری روایات خود از استادان و محدثان گرانقدر کمک گرفته تا روایات دچار کاستی نباشد به همین جهت او در مقدمه کتاب خود می گوید که: من روایات را به گونه ای جمع کرده ام که از اعتبار و صحّت بالایی برخوردار باشد . مقدمه ای که کلینی در آغاز کتابش به این نکته توجه می کند و به کسی که از او درخواست می کند این کتاب را بنویسد پاسخ می دهد و می گوید: ای برادر آگاه شدم از آن که شکایت نسبت به مردم زمان داری که ایشان در نادانی با هم سازش دارند و در آبادانی راه جهالت، هم دستی و کوشش دارند تا آن جا که نزدیک است دانش از ایشان قهر نماید. در ادامه می فرماید: یاد آور شدی که مطالبی برایت مشکل شده است و به واسطه اختلاف در روایات آن ها را نمی فهمی و دانستی که اختلاف به دلیل اختلاف علل و اسباب آن است و گفتی که به دانشمندی مورد اطمینا ن دسترسی نداری. در ادامه کلینی می گوید : گفتی که می خواهی کتابی داشته باشی که تمام بخش های زندگی در آن باشد و طالب علم را بی نیاز کند و مرجع طالب عنایت باشد و کسی که عمل به اخبار صحیح و سنت های ثابت شده را خواهد از آن مرجع و کتاب برگیرد و واجبات خدا از سنت پیامبران ادا شود.
    کلینی گرچه از نام کسی که از او می خواهد کتاب بنویسد یاد نمی کند اما نشان می دهد که او یک برادر دینی بوده که می خواهد کتابی را داشته باشد که اخبار صحیح ائمه(ع) در آن باشد و کلینی در پاسخ او می گوید من آن چه را که تو خواسته ای انجام داده ام. مفهوم این جمله کلینی این است که روایاتی را آورده است که از امام معصوم(ع) نقل شده است. بنابراین با توجه به مقدمه و متن کتاب به نظر می رسد که کلینی در گردآوری احادیث تلاش فراوانی کرده است و در مقدمه اشاره به این که فردی از او درخواست نوشتن کتاب را کرده است این است که در زمان او بسیاری از مردمان در حدیث دچار اختلاف بوده اند. گاهی ممکن است در موضوع واحدی دو حدیث با شکل های متفاوت باشد مثلا حدیثی نماز جمعه را واجب و حدیثی مستحب بداند یا حدیثی انجام کاری را لازم و حدیثی دیگر غیر لازم بداند؛ یعنی اختلاف در احادیث این زمینه ذهنی را ایجاد می کرده که عده ای به دنبال دانشمندان بروند و روایات صحیح را دریافت کنند.
    به همین جهت باید بگویم کلینی با تدبیری که داشته، روایات صحیح را گردآوری کرده و روایاتی که بتواند جامعه هر دوره را هدایت کند. کلینی برای از بین بردن اختلافات در حدیث از استادان زیادی کمک گرفته است که می توان نام برخی از استادان او را شخصیت های گرانقدری مانند علی بن ابراهیم قمی دانست که از مفسران گرانقدر است. همچنین صاحب کتاب بصائر الدرجات ، خالدبرقی دانست و... .
    لازم به اشاره است که قبل از تدوین کتاب کافی کتاب های دیگری وجود داشته است که از آن ها  به عنوان اصول یاد شده است. اصول اربعه مأئه که مجموعه های کوچک حدیثی بوده که مستقیم از زبان معصوم(ع) گرفته شده است و این ها به حدود چهارصد اصل می رسید.
    مقصود از اصل مجموعه های کوچکی بوده اند که شاگردان معصومین(ع) احادیثی را که از ایشان شنیده اند در آن ها ثبت کرده اند و به نظر می رسد جمع زیادی از این اصول در زمان امام باقر(ع) یا امام صادق(ص) گردآوری شده است و در دست علاقه مندان وجود داشته است تا دوران مرحوم کلینی که مرحوم کلینی اقدام به تدوین کتاب کافی نموده است.
    چرا کلینی به تدوی این کتاب همت می گمارد؟
    چون این مجموعه ها در بر گیرنده همه احادیث به طور کامل نبوده است ضمن این که این مجموعه های حدیثی دسته بندی نداشته اند و هر کدام ممکن است موضوعات متنوعی را در کنار هم داشته باشد یا برای طالبان علمی که علاقه مند بودند احادیث را دسته بندی شده در کتاب جامعی داشته باشند و به ویژه احادیث صحیح را انتخاب کنند نیاز به کتابی مانند کتاب کلینی وجود داشته است؛ لذا گرچه محدثان به نوشتن کتاب های حدیثی دستور داده اند یا خود امامان معصوم این کتاب ها را نوشته بودند اما نسخه های آن ها تا زمان کلینی تبدیل به کتاب بزرگی شده است به نام کافی که همین کتاب احادیث شیعه را تا به امروز حفظ کرده است.
    نکته ای که در آغاز ذکر کردم میزان اعتبار روایات است که بین این شانزده هزار حدیثی که آورده است سعی کرده برترین روایات را بیاورد لکن از نظر محدثان بعدی و شخصیت هایی مانند مرحوم مجلسی و یا شهید ثانی و یا ملاصدرا که به کتاب کلینی تأمل کرده اند ممکن است برخی از احادیث او از نظر شخصیت های بعدی در بین حسن ، ضعیف ، صحیح و موثق همه در رتبه صحیح نباشند بلکه برخی در رتبه های دیگر باشند به عبارتی دیگر، ملاک کلینی در روزگار خودش صحیح بوده اما از نظر محدثین قرن 6 به بعد؛ یعنی از زمان سید بن طاووس تا زمان مرحوم مجلسی اعتبار احادیث غالبا بر اساس سند حدیث بوده است به همین جهت برخی از احادیث کلینی را صحیح ندانسته اند.
    آیا امروزه می توان به کتاب الکافی اعتماد داشت و به آن مراجعه کرد؟
    امروزه می نوان بدون هیچ نگرانی به احادیث کافی مراجعه کرد و کتاب وی را مورد توجه قرار داد البته کلینی نیز ممکن است دچار برخی از خطاها شده باشد؛ زیرا که او معصوم نیست اما میزان خطا قطعا کم خواهد بود لکن بررسی متنی و سندی است که کتاب کافی را در رتبه بالایی قرار داده است. آن چه که قابل تأمل و دقت است بعد از دوران کلینی آثار و کتاب های زیادی در خصوص شرح و حواشی است که در کتاب کافی نوشته شده است.
    با مطالعه کتب تاریخ حدیث می توان گفت هیچ کتابی به اندازه کافی مورد توجه محدثین قرار نگرفته است؛ زیرا بعد از تدوین این کتاب محدثان زیادی به شرح این کتاب یا مختصرنویسی این کتاب یا حواشی بر این کتاب و یا دیگر بحث های علمی که در خصوص این کتاب انجام شده است همت گماشتند که مهمترین آن ها را می توان شرح «مرآت العقول» علامه مجلسی که شرح اخیر آن است نام برد. کتاب مرآت العقول نشان از همت بلند علامه مجلسی است که بعد از تدوین کتاب «بحارالانوار» به تدوین کتاب این کتاب همت گماشته است و کتاب کافی را بیشتر در معرض اندیشه ها قرار داده است. مرحوم مجلسی ابتدا برای هر حدیثی از نظر حدیثی اظهاراتی کرده است و سپس به شرح و توضیح متن هر حدیث پرداخته است و شرحی که داده است برای علاقه مندان حدیث بسیار گرانقدر است .
    مرحوم مجلسی تمام کتاب کافی را؛ یعنی هم اصول و هم فروع و هم روضه را شرح دادند شرح های عالمانه ای که او بر این کتاب نوشته نشان گر بزرگی مرحوم مجلسی است و هم نشان گر عظمت مرحوم کلینی است که چگونه روایات گرانقدری را جمع آوری کرده است. کتاب مرآت العقول امروزه بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است خصوصا بعد از انقلاب اسلامی، مطالعاتی که به شرح و بررسی احادیث می پردازد بیشتر شده است .
    شروح دیگری نیز مانند شرح ملاصدرا بر کتاب کافی و یا شرح ملا صالح مازندرانی نوشته شده است و عالمان بزرگی نیز این کتاب را ترجمه و به دقت مورد مطالعه خودشان قرار داده اند که همه این ها حکایت از این دارد که این کتاب و شخصیت کلینی مورد توجه محدثان و فقها واقع شده است . آن چنان که می دانید کتاب کافی در بخش دوم یک دوره رساله عملیه ای است که برای مردم آن روزگار و روزگارهای بعد، از جمله روزگار ما می تواند مورد استفاده قرار بگیرد و روایات فقهی که نوشته است امروزه برای محدثان و علاوه بر آن برای خوانندگان دیگر و برای تمام علاقه مندان حدیث مورد استفاده است خصوصا ترجمه هایی که انجام شده این کتاب را بیشتر مورد استفاده قرار داده است .
    این که شما می فرمایید کافی رساله ای عملیه برای افراد بوده است. آیا شیخ کلینی مانند شیخ صدوق این کار را کرده است؟
    از مقدمه کتاب کافی به نظر می رسد که فروع کافی یک دوره رساله عملیه است اما با این تفاوت که نسبت به کتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق روایاتی را که کلینی آورده است چندین برابر روایاتی است که شیخ صدوق آورده است. این نکته را نیز باید اشاره کرد که شیخ صدوق فقط مسائل فقهی را نوشته است اما مرحوم کلینی یک مجموعه شامل موضوعات مختلف را نوشته است و بخش اعظم آن را مسائل فقهی شامل می شود و بخش کمتر آن روایات روضه و بخش میانی آن روایات اصول کافی است.
    آیا کتاب روضه برای کلینی است یل این که طبق نظر برخی مربوط به شهید ثانی است و به اشتباه این کتاب به ایسان نسبت داده شده است؟
    گروهی اندیشیده اند که کلینی فقط به کتاب اصول و فروع پرداخته است و کتاب روضه را ممکن است شهید ثانی تدوین کرده باشد اما با مطالعاتی که انجام شده می توان اذعان داشت که کتاب روضه را نیز که اکنون همراه اصول و فروع چاپ می شود کلینی تدوین کرده؛ زیرا سند و طریق روایاتی که در روضه آمده است بسیار مشابهت دارد با طریق هایی که در اصول و فروع آمده است به عنوان مثال اگر شما یک راوی در روضه و جایگاه و طبقه قبل و بعد آن را در نظر بگیرید از تعداد روایاتی که از آن راویان در روضه آمده است به خوبی مشابهت فراوانی بین اصول و فروع با روضه دیده می شود به ویژه که محدثان بعد از کلینی مانند شیخ طوسی و دیگران ضمن این که از کتاب اصول و فروع یاد کرده اند از کتاب روضه نیز یاد کرده اند.
    اما ان چه که لازم است در این خصوص ذکر شود این است که به نظر می رسد میزان دقتی که مرحوم کلینی در جمع آوری روایات اصول و فروع انجام داده همان میزان را در جمع آوری روضه انجام نداده است؛ چرا که روایات اصول و فروع از جایگاه بالاتری برخوردار بوده اند. روایات اصول مباحث اعتقادی و روایات فروع به مسائل فقهی باز می گشته است، بدین جهت دقت بیشتری را می طلبیده که کلینی در مورد روایات اصول و فروع به کار ببرد اما در روایات روضه که روضه به معنی باغی است، این میزان اهتمام و دقت را لازم نمی دانسته و چه بسا میزانی برای این میزان اهتمام وجود نداشته است. به هر حال کتاب روضه هم، از مجموعه آثار کلینی و مورد احترام محدثین می باشد.
    از نظر تعداد روایاتی که شییخ کلینی آورده است، نزد محدثان چندین آمار آورده شده است که معروف ترین آمار مربوط به عدد 16199روایت می باشد که گرچه برخی مانند حسین علی محفوظ از محدثان عراقی امار روایات کلینی را 15176 روایت می دانند ولی به نظر می رسد این اختلاف ها اختلاف شمارش روایات است. کتاب کافی گرچه برای خواننده ای که طالب علم بوده است نوشته شده است و چه بسا او فکر نمی کرد که بخش زیاد و جامعی را به خود اختصاص بدهد اما به لحاظ اعتقاد و سیره و شخصیت کلینی مورد توجه محدثان خود و محدثان بعد خود واقع شده است تا قرن 14 که دوران تجدید حیات حدیث است و تا روزگار ما از بهترین و ارزشمند ترین کتاب ها به شمار می رفته است به طوری که امروزه نخستین جامع از جوامع حدیثی کتاب، کافی کلینی می باشد و پس از اوست که کتاب من لایحضر و دو کتاب شیخ طوسی ( تهذیب و استبصار و معانی الاخبار ) نوشته می شود. گروهی از محدثان اهل سنت نیز کتاب او رامورد توجه و تأمل قرار دادند.
    تحقیق و مطالعاتی که در زمینه برخی متون حدیثی صورت گرفته است و به این نتیجه رسیده است که برخی روایات کلینی نیازمند تفسیر و توضیح است. اگر کلینی برخی روایات را در زمان خودش روشن دیده اما امروزه نیاز به تفسیر و توضیح دارد و کلینی از کسانی بوده که عماد کامل به قرآن داشته و هیچ روایتی را نمی توان در کافی یافت که ایهامی داشته باشد.
    در مورد جمله مشهوری که در مورد کتاب الکافی مطرح است که «الکافی کاف لشیعتنا» و نسبت این جمله به امام زمان(عج) نظرتان را بفرمایید.
    در خصوص این جمله بر اساس گزارشاتی که برخی از افراد آورده اند چنین عبارتی شایع شده که حضرت صاحب الامر( عج ) کتاب را ملاحظه کرده اند و فرموده اند «الکافی کاف لشیعتنا» و این جمله در برخی آثار که در خصوص کتاب کافی است آمده است و متعرضین چنین سخنی بیان می دارند که مرحوم کلینی در زمان غیبت صغری بوده است. اگر ولادتشان به گونه ای باشد که ایشان حیات امام حسن عسکری(ع) را درک کرده و ایشان بخشی از دوران نواب خاص را درک کرده اند و کتابی که کلینی نوشته است به دست نواب خاص رسیده است و از طریق آن ها به دست حضرت صاحب الامر(عج) رسیده است. حضرت چنین تاکیدی را بر این کتاب داشته است. اما با مطالعه ای که محققان انجام داده اند دلیل مطمئنی بر چنین گفتاری یافت نشده است.
    گر چه مطمئن هستیم کلینی با سعی و تلاش فراوانی این کار را انجام داده است. کتاب ایشان به طور کلی مورد توجه حضرت ولی عصر(عج) و محدثان بوده است. به نظر می رسد که این جمله از محدث نوری است که از طرف ایشان گزارش شده که کافی بر آن حضرت وارد شده و حضرت ان جمله را فرموده اند. از جمله کسانی که این جمله را مورد توجه قرار داده است ملا خلیل قزوینی است که چند جمله مشهور در مورد کافی دارند که از جمله این ها ست که حضرت صاحب تمام روایات کافی را دیده و همه را معتبر دانسته و در هر کجا لفظ «روی» آمده؛ یعنی کلینی آن را از امام عصر(عج) بدون واسطه نقل کرده است. برخی از افراد دیگر نیز چنین گزارشی را بیان کرده اند .
    علی بن طاووس هم درباره کتاب کلینی آورده است که کلینی در زمان وکلای اربعه امام زمان؛ یعنی عثمان بن سعید عمری و فرزندش ابوجعفر و حسین بن روح و علی بن محمد سمری می زیسته و پیش از علی بن محمد سمری از دنیا رفته است. پس کلینی راهی برای تأیید منقولات خود داشته است اما با این وجود هیچ یک این عبارت را یک حدیث تلقی نکرده بلکه یک جمله شایع بوده است و سندی برای آن یافت نشده است و تأییدی خاص از نواب نداشتیم.


        نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • سردبیر فصل نامه علمی پژوهشی شیعه شناسی
    پیشتازی شیعه در مباحث علوم قرآنی
    تاریخ حدیث
    ترجمه قرآن، حلقه ‌واسطه‌ میان متن و مخاطب است
    کلینی
    کتاب «فرقان الحق» منزلت و ثبات قرآن را به چالش می‌کشد
    نقد اندیشه های ذهبی
    اندیشه‌ قرآنی پژوهشگران در تعامل با یکدیگر ارزشمند‌تر است
    [عناوین آرشیوشده]